او کیست که تازه آمده است ولى نورى که با خود مىآورد از نور هزاران سال عبادت من افزونتر است؟ / او کیست که معبود من را از آن خود ساخته است؟ / با خود مىاندیشید / ناگاه خطاب آمد که سجده کن / این فرمان الهى است و سرپیچى از آن عذاب به دنبال دارد / ناگاه احساسى در درونش فریاد زد / هزاران سال عبادت براى معبودى که به یک لحظه جاى من را به یک خاکى بدهد / و اینچنین من را خطاب قرار دهد / دور باد از من / یک موجود که از خاک برخواسته است و تو از آتشى / و چگونه تو که برترى او را سجده کنى؟
(کتاب شیطان - محمد رضا عابدی شاهرودی)
موجوداتى دیگر نیز در عالم روزگار مىگذرانند / کاسیا ـ لوسینها / که به زبان گانان خوانده مىشوند / سگ ـ دخترها / با بدنى همچون دخترکان / و چهرهاى همچون سگان / آنان از مراحل وجودى شیاطین پستاند / و افسارشان به دست شیاطین است / کالاسها / که خورندگان تاریکىاند / در تاریکى مىخزند / با بدنهایى سیاه / و از مدفوع خود تغذیه مىکنند / گرگینهها / که از نزدیکىِ سانیتها با گرگهاى زمین به وجود مىآیند / بدنى نیمه گرگ دارند / با شهوتى همانند آدمیان
و چون آنان را از هر گروه و دستهاى برگزیدم / رو به سوى گانان نهادند / هر دستهاى با پیروان خود*که طلب کنند شرى را که افزون بر دیگران باشد / آنان را در عالم رها کردم / تا بر هر چیزى بتازند / و آن را نشان گذارى کنند / به نشانهاى شیطانى
(آیههای مسخ - محمد رضا عابدی شاهرودی)
این آیههای مسخ شدگی است / که شک را با یقین و اخلاص را با شرک میآمیزد / و راهنمای دوزخیان است / همان کسانی که دوزخ را آذین میبندند / و گناه را سرلوحه خویش میسازند / و از آنچه میدانند و نمیدانند، طلب شر میکنند / و کسانی که به آن ایمان آوردهاند / ایمانی که انگار آن را دیدهاند و بدان نزدیک گشتهاند / اینان را شیطان هدایتشان میکند / و افسارشان را در دست دارد / و اینانند که از لعنت شدگانند
(آیههای مسخ / باب اول)
و این چنین است که گناه راه میگشاید، دروازههای تاریکی گشوده میشوند و همه چیز به تباهی ختم میشود. همه چیز از لحظهای آغاز میشود و در لحظهای دیگر نیز تمام میشود. لحظهای را که کسی از آن گریزی نیست. همیشه با همه میماند و جدا نمیشود. تا زمانی که مرگ چهره میگشاید و جداکنندهای باشد میان این دنیا و دنیایی دیگر. و آن زمان مردی به استقبالشان میآید. چهرهای که میخندد و نوشتهای که در دست دارد. بخوان اگر میتوانی:
روشنایی هیچ کمکی به تو نمیکند...
نام کتاب: شیطان و رازهای هزار ساله
نویسنده: محمد رضا عابدی شاهرودی
ناشر: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی - کانون اندیشه جوان / 1393
شیطان و رازهای هزار ساله، مجموعه سه داستان کوتاه شیطانی درباره دیری دور افتاده از راهبان مسیحی است. این طور شایعه شده است که رازی هزار ساله در این دیر وجود دارد که کسی به جز بزرگ دیر، از آن آگاهی ندارد. رازی که قدرت آسمانها و زمین را به صاحب خود میبخشد. همین دلیل کافی است که توجه همه شیاطین و اهریمنان، به دیر جلب شود.
نام کتاب: آیههای مسخ
نویسنده: محمد رضا عابدی شاهرودی
ناشر: تحسین / 1386
آیههای مسخ، قسمت دوم از سه گانه تاریکی که در دو فصل نوشته شده است. فصل اول: ده باب که درباره مسخ آیات الهی توسط شیطان بزرگ است که در آنها، به بازگویی اسرار و رموز عالم شیطانی میپردازد. فصل دوم: ده شب که دو اهریمن بدکار با یکی از فرزندان شیطان بزرگ به گفتگو مینشینند و به سوالات بیشمار او درباره همه چیز، پاسخ میدهند.
نام کتاب: کتاب شیطان
نویسنده: محمد رضا عابدی شاهرودی
ناشر: اندیشه امروز / 1384
کتاب شیطان، اولین قسمت از سه گانه تاریکی، به اسرار و رموز جهانی شیطانی به زبان داستانی میپردازد و در سه فصل نوشته شده است. فصل اول: فرامین شیطان بزرگ به هفت اهریمن مقرب در هفت دوزخ. فصل دوم: بازخوانی دوباره ماجرای از آدم تا خاتم از زبان شیطان بزرگ. فصل سوم: نامههای شیطان بزرگ به اهریمنان و شیاطین.